ابتدای سال2007، جمهوری اسلامی ایران میزبان حدود 915هزار پناهنده ثبتنام شده افغانی بود. نخستین قرارداد سهجانبه میان کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، دولت جمهوری اسلامی ایران و افغانستان در سال2002 امضا شد. از آن زمان تاکنون، آن قرارداد هر سال تمدید شده است. در قرارداد سال2007 بر 3نکته توافق شد؛ اول اینکه قرار شد کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان به بازگشتکنندگان، جهت تسهیل ادغام مجدد آنها، کمک نقدی کند، دولت افغانستان با واگذاری زمین به بازگشتکنندگان یاری کند و دولت ایران اجازه کار و اقامت یکساله (قابل تمدید) برای یک عضو خانواده بازگشتکننده را در نظر بگیرد. بر اساس برنامهریزیهای ایران، زمان بازگشت مجردها نزدیک شده است، به همین دلیل گفتوگویی با برنارد دویل نماینده کمیساریای عالی در امور پناهندگان در تهران گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
- نحوه برخورد UNHCR با پناهندههای مجاز و غیرمجاز افغان در ایران چگونه است؟ چه کمکها و راهنماییهایی به پناهندهها داده میشود؟
هدف و کار کمیساریا در ایران مشخصا در مورد پناهندگان است. این افراد موقعیت و شخصیت ویژهای دارند که کشور خود را بهدلیل ترس از تعقیب قضایی، آزار، اذیت و شکنجه ترک کردهاند و کسانی که برای پیداکردن کار مهاجرت میکنند جزو تعهدات کمیساریا نیستند. ما در ایران ترکیبی از مهاجرانی داریم که یا برای کار میآیند و یا بهدلیل ترس 30ساله از اتحاد جماهیر شوروی، طالبان و یا خشونت آمدهاند. تنها گروهی که کمیساریا با آنها در ایران کار میکند آن عده است که بهدلیل ترس از تعقیب قضایی به ایران آمدهاند. بر اساس آمارهای وزارت کشور ایران در سال2010 حدود 800هزار مهاجر مجاز و یکمیلیون و 400هزار مهاجر غیرقانونی در ایران زندگی میکنند. بیشتر مهاجران غیرمجاز مجردانی هستند که مهلت پایانی برایشان در نظر گرفته شده است. خدمات کمیساریا مختص مجازهاست. در این مورد ما همکاری خوب و نزدیکی با سازمانها و نهادهای دولتی داریم. سرویسهای ما به 2بخش تقسیم میشوند؛ اول اینکه ما برای حل مشکلات پناهندگان سعی میکنیم راهحلهای مختلفی پیدا کنیم. در این زمینه هم با دولت ایران و هم با دولت افغانستان همکاری داریم. همکاری دولت افغانستان از این جهت ضروری است که بدون همکاری آنها بازگشت افغانها امکانپذیر نیست و بهترین گزینه برای پناهندگان افغان این است که به کشور خودشان بازگردند. تلاش ما این است که شرایطی درون افغانستان ایجاد کنیم که پناهندگان بتوانند به صورت داوطلبانه بازگردند چراکه اگر این افراد به کشورشان بازگردند و کار، مسکن و آموزش برایشان مهیا نباشد دوباره به ایران بازمیگردند.
- با توجه به اینکه ترجیح سازمان ملل به داوطلبانه بازگشتن است و شرایط نیز در آنجا آنچنان مهیا نیست آیا فکر میکنید ترغیب پاهندهها امکانپذیر است؟
برای این ماجرا دو رو میتوان در نظر گرفت؛ یک روی آن شرایط متغیر در افغانستان است که از استانی به استان دیگر فرق میکند و یکسان نیست. در برخی از این استانها شرایط همچنان بد است و در برخی نقاط دیگر مانند شهرهای بزرگ هرات و کابل زندگی مردمان بهتر شده است. کار ما این است که تلاش کنیم دولت افغانستان و خیرین و سایر سازمانها، شرایط زندگی در استانهای نامناسب را بهبود ببخشند و این کار به هیچ عنوان کار سادهای نیست. به همین دلیل حمایت دولت ایران که تعداد زیادی از مهاجران را پذیرفته و خدمات بسیاری را در اختیار آنها قرار داده از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ خدماتی مانند آموزش و بهداشت و سلامت. نقش ما این است که حمایتهای بینالمللی را برای تداوم این خدمات، دریافت کرده و در اختیار ایران قرار دهیم. بهطور مثال ما 28میلیون دلار از سال گذشته تاکنون توانستهایم از کشورهای دیگر جمعآوری کنیم. البته نباید مهماننوازی ایرانیان برای پذیرش پناهجویان افغان را نادیده گرفت چون ما میدانیم که افغانها در شهرهای مختلف همسایه ایرانیها بودهاند و از این رفتار ایرانیان بسیار سپاسگزاریم. برای اینکه در بسیاری از کشورها، پناهندگان با محیطها و رفتارهای خشونتآمیز مواجه میشوند ولی در اینجا افغانها رابطه برادرانه و خواهرانه مناسبی بهدلیل فرهنگ و زبان یکسان با ایرانیان داشتهاند.
- چه کشورهایی در این زمینه به ایران کمککردهاند؟ کمکهای مالی آنها به چه طریقی به پناهندهها داده شده و میشود؟ چه میزان از آن به ایران برای خدمات بهداشتی و آموزشی داده میشود؟
بزرگترین کمککننده به افغانها کشور ژاپن است و پس از آن اتحادیه اروپا، استرالیا، آلمان، فرانسه، برزیل، جمهوری چک و نروژ. کمک به افغانها ترکیبی از احداث مدرسه، خانههای بهداشت، اختصاص دارو و پرسنل درمانی است. بهطور مثال در سال گذشته با این کمکها 3مدرسه ساخته شده است و هر سال بر تعداد آنها اضافه میشود. تسهیلات دیگری که در اختیار افغانها قرار میگیرد مراقبتهای بهداشتی اولیه است که از طریق وزارت بهداشت ایران در اختیار افغانها قرار میگیرد. دسترسی همگانی به مراقبتهای بهداشتی اولیه هم به نفع ایرانیان و هم به نفع افغانها است. بهطور مثال اگر سرخک در بین افاغنه رواج پیدا کند احتمال انتقال آن به ایرانیها زیاد است بنابراین اگر وزارت بهداشت واکسن این بیماری را در اختیار افغانها میگذارد باعث حمایت از ایرانیان و افغانیها میشود. به همین دلیل ما از کمکهای وزارت کشور ایران بسیار سپاسگزاریم.
کمکهای سازمان ملل شامل هزینه سفر از محل سکونت تا خراسانرضوی و مرز دوغارون میشود و این رقم متغیر است. همچنین رقم 150دلار به هر افغان هنگام بازگشت به هر شهری از افغانستان داده میشود. ما میدانیم که این رقم برای سکونت مجدد و فراهم کردن مایحتاجشان بسیار کم است. مهم این است که آنها موقع برگشت از نظر جسمی سالم بوده، سواد و مهارت داشته و منابعی برای بقای خود داشته باشند. من فکر میکنم مهمترین چیزی که پناهندهها با خود به کشورشان میبرند، سواد و مهارت است و در واقع این آموزش، بزرگترین سرمایهگذاری در آینده افغانستان است. پناهندههای دختر و پسر در ایران دسترسی به آموزش دارند ولی در افغانستان شرایط آموزش در همه جان فراهم نیست.
- با توجه به اینکه سازمان ملل هم میداند رقم کمک به افغانها بسیار ناچیز است و شرایط کاری، آموزشی و امنیتی در افغانستان فراهم نیست چطور افغانهای غیرمجاز را برای بازگشت متقاعد میکنید؟
فکر میکنم که مهمترین نکته این است که بازگشت باید داوطلبانه باشد. پناهندهها باید در ذهنشان به این نتیجه برسند که بازگشت برایشان خوب است. تنها عامل متقاعد شدن افغانها فراهم کردن شرایط مناسب در افغانستان است. تجربه نشان داده که اگر چنین شرایطی فراهم نباشد همچنان بازگشت مجددشان به ایران را شاهد خواهیم بود. بهطور مثال پس از حل شدن مسئله اشغال شوروی، درگیریهای داخلی، مسئله طالبان و... ادامه یافته است. ما نمیخواهیم این داستان ناراحتکننده تکرار شود. کشورها و سازمانهای مختلفی تلاش میکنند تا افغانستان را به کشوری بهتر تبدیل کنند. کشورهای ایران و پاکستان نقش مهمتری دارند. ما انتظار داریم که همه کشورها برای سرمایهگذاری به افغانستان بیایند و با خود کار و رشد اقتصادی بیاورند. این سرمایهگذاری بهترین روش برای متقاعد کردن آنهاست.
- با توجه به برنامهریزیهای ایران برای بازگشت افغانها، آیا شرایط افغانستان را آنچنان که گفتند، فراهم میبینید؟
فکر میکنم منظور شما مهاجران غیرقانونیباشد. مهاجران غیرقانونی، گروهی نیستند که مدنظر کمیساریا باشند. به عبارت دیگر وظیفه و تعهد UNHCR در ایران مهاجرانی که برای کار وارد ایران شدهاند نیست. فکر میکنم چارچوبی که دولت ایران در نظر گرفته چارچوب مناسبی است و با وجود اینکه این زمینهای نیست که ما به صورت مستقیم در آن دخالت و تعهد داشته باشیم اما بهنظر UNHCR این روند بازگشت مهاجران مناسب است. ایده دولت ایران برای فراهم کردن شرایط قانونی برای بازگشت و کار افغانها، ایده جدیدی است که تا پیش از این وجود نداشته است و من فکر میکنم راهحل مناسبی است. این پروسه البته باید قوانین خاص خود و مهلت نهایی را داشته باشد.
- آیا این مهلت نهایی را قابل اجرا میبینند با توجه به تعداد زیاد مهاجران؟
همه مهلتهای نهایی ناکافی هستند حتی اگر برای تکلیف مدرسه باشند. همه کسانی که مدرسه میروند میتوانند به شما بگویند که آخرین فرصتها همیشه به یک تمدید نیاز دارد. بهدلیل اینکه ما خیلی درگیر مهاجران غیرقانونی نیستیم نمیدانیم که این فرصت کافی است یا نه.
- آیا در مقام مشاور به ایران توصیه شدهاست که شرایط مناسبتری را برای بازگشت آنها فراهم بکنند؟ به خصوص برای کسانی که 20 سال در ایران زندگی و کار کردهاند؟ آیا سایر کشورها نیز از راه حل اخراج استفاده میکنند. آیا استفاده از سیاستهای تنبیهی برای بازگرداندن مهاجران در سایر کشورها رایج است؟
همه کشورها همین روند، رفتار و برخورد را با مهاجران غیر قانونی دارند و از سیاست اخراج برای افراد غیر قانونی استفاده میکنند.
- حتی برای افرادی که بیش از 20سال در اینجا ساکن بودهاند؟
برای این مسئله در کشورهای مختلف قواعد متفاوتی وجود دارد. در برخی از کشورها اگر فردی در کشوری مدت زیادی زندگی کند، حقوق خاصی برایش درنظر میگیرند. مهمترین چیز این است که اخراج یا این فرایند بازگشت باید در چارچوب قانون و قواعد خاص باشد. هر کشوری قاعده خود را دارد و ایران هم قوانینی دارد که بایستی طبق همان قوانین عمل کند. البته UNHCR بهعنوان یک سازمان بشردوستانه به همه کشورها توصیه میکند تا این روند محترمانه صورت بگیرد.
- UNHCR مقام مشورتی است؟ آیا بر اساس معاهده 1951، ایران متعهد به انجام اصول خاصی نشده است؟
همانطور که پناهندهها بایستی داوطلبانه به کشورشان برگردند، کشورها نیز میبایست بدون فشار به معاهده بینالمللی در مورد پناهندهها و به صورت داوطلبانه بپیوندند. ایران نیز این کنوانسیون را داوطلبانه پذیرفته است. ایران به صورت کلی اصول این کنوانسیون را رعایت میکند ولی نکته اینجاست که ایده پشت کنوانسیون1951 این است که کسانی که بهعنوان پناهنده به کشوری وارد شدهاند را اخراج نکنیم.
به همین دلیل بایستی نیروهایی ناظری وجود داشته باشد که بتوان بر عملکرد کشورهای عضو نظارت کرد. پس این بسیار مهم است که افرادی که ترس از تعقیب قضایی دارند حق بیان آن را داشته باشند و این مهمترین قسمت کنوانسیون است. فکر میکنم بهدلیل تعداد زیاد پناهنده در کشور ایران این مسئله بسیار حائز اهمیت است. در کشورهای دیگر که تعداد پناهندهها در بیشترین حالت 10هزار نفر است، پیاده کردن مکانیسمهای مورد نیاز برای نظارت، راحتتر از کشوری است که به صورت میلیونی مهاجر دارد. ایران هم اکنون 800هزار پناهنده دارد و در گذشته این تعداد میلیونی بوده است. به خاطر این حجم زیاد پناهنده اجرا کردن چارچوبها کار دشواری است. هر چند بهنظر من بهدلیل رابطه نزدیک و طولانی ایرانیها با افغانها بهتر آن است که فقط به مفاد کنوانسیون تکیه نکنیم. بعضی وقتها پناهندهها از یک کشور دیگر با فرهنگ و دین متفاوت به کشوری دیگر مهاجرت میکنند و همراه و هماهنگ شدن آنها با فرهنگ جدید کار سختی است اما در ایران این مشکل وجود ندارد. همه کشورها تلاش میکنند که به ایران در اجرای این چارچوبها کمک کرده و توصیههای مناسب ارائه دهند.
- در این توصیههایی که به آن اشاره کردید، آیا تاکنون توصیه شده است که برخوردهای موردی با افاغنه صورت نگیرد. مانند آنچه در پارکی در اصفهان شد و اظهار نظر فرماندار نوشهر مبنی بر عدم ورود افاغنه مجاز و غیرمجاز به این شهر؟
خیلی از استانها در ایران بهعنوان منطقه ممنوعه برای حضور افغانها در نظر گرفته شده و مازندران نیز اخیرا به این عنوان انتخاب شده است. ما دخالتی در چنین تصمیماتی نداریم. ما سعی میکنیم چنین محدودیتهایی کم شود ولی در برخی کشورها بهدلیل مسائل امنیتی مناطق مرزی بایستی چنین تصمیماتی گرفت. کمیساریا از همه کشورها درخواست میکند که راهحل جایگزین متناسبی را برای استقرار و کار پناهندهها در اختیار بگذارد.
- برخی در ایران فکر میکنند که افغانها موقعیتهای شغلی را از ایرانیان گرفتهاند، آیا شما موافق این ایده هستید؟ سیاستها و الگوهای کشورهای دیگر برای برخورد با این مسئله چیست، چطور این موضوع را به فرصت تبدیل میکنند؟
در کنوانسیون1951 بندهایی مربوط به حق اشتغال پناهندگان وجود دارد که ایران موقع امضای کنوانسیون این بندها را امضا نکرده است ولی با وجود این ایران چارچوبی را برای کار پناهندهها در نظر گرفته است که بهنظر ما قدم مثبتی تلقی میشود. از آنجای که مبلغ کمکی سازمان ملل کم است بهتر است که آنها مبلغی را برای برگشت داشته باشند. ایران از نظر منابع طبیعی انسانی بسیار قوی است. جمعیت جوان و تحصیلکردهای دارد. پس با توجه به مشکلات اقتصادی حاکم بر جهان کار در همه جای دنیا مشکل است. موضوعی که ما برای آن تلاش میکنیم این است که رقابتی بین جمعیت افغان و ایرانی وجود نداشته باشد.
به صورت سنتی افغانها در مشاغل سختی مشغول شدهاند که عموما کمبود نیروی کار در آن وجود داشته است. پس مهم است که بدانیم افغانها در چه شرایط کاری و در چه مناطقی میتوانند کار کنند تا با کار ایرانیها تداخل نداشته باشد. ایران موقعیتهای شغلی را برای افغانها ایجاد کرده است که امیدواریم در آینده بهعنوان سرمایهگذاری از آن استفاده کند. اجازه اشتغالی که ایرانیها به افغانها دادهاند نشانه مثبت بودن ارزشهای فرهنگی و دینی ایرانیان نسبت به کار است.
- در بحث اسکان مجدد، کشورهای دیگر که تمایل به حضور افغانها دارند، کدام قشر از افغانها با چه مهارتی را میپذیرند؟ کدام کشورها ابراز تمایل کردهاند یا چه شروطی؟
معیارهایی که کشورهای مهاجرپذیر ثالث که برای اسکان مجدد هستند ربط خاصی به مهارتهای شغلی افاغنه ندارد.
- یعنی به صورت انساندوستانه امکان مجدد صورت میگیرد؟
بله. شرایط خاصی ندارند و فقط بهدلیل اینکه این افراد به دلایل خاصی امکان بازگشت به افغانستان را ندارند مورد پذیرش قرار میگیرند چرا که اگر به افغانستان برگردند مشکل خاص بدی برایشان پیش میآید.
- اگر اینطور باشد که شامل حال خیلیها میشود.
تعداد کشورهایی که افراد پناهنده را میپذیرند کم و تعداد مهاجرانی که چنین شرایطی را دارند زیاد است ولی در 3 سال اخیر افزایش چشمگیری داشته است. در حال حاضر کمیساریا برای افزایش چنین امکانی تلاش میکند. این نشان میدهد کشورهایی هستند که به ایران کمک میکنند و نشانه وجهه مثبتی برای به اشتراکگذاری مسئولیت پناهندهها هستند. کشورهای اصلی فنلاند، استرالیا، نروژ، و سوئد است. در حال حاضر 1300 در سال است در حالی که در سالهای گذشته 500 نفر در سال بوده است.
- بهعنوان سؤال آخر، آیا کمیساریا از طرحهای پژوهشی دانشجویان و محققین برای شناسایی نیازها و ویژگیهای این جامعه حمایت میکند؟
ما سالها قبل با دانشگاه تهران پروژههایی در کرمان، مشهد و تهران داشتهایم. بهطور کلی تحقیقات اینچنینی علاوه بر جامعه ایرانی برای جامعه جهانی نیز مفید است تا بدانند که ایران چطور جمعیت وسیعی از مهاجران و پناهندهها را در خود جای داده است. همچنین چنین تحقیقاتی میتواند کمک کند تا نگرش منفی به افغانهایی که در مناطق فقیرنشین زندگی میکنند، کمرنگ شود. کسانی که در مناطق حاشیهای زندگی میکنند شاید خودشان قربانی جرم و جنایت شوند. فعالیتهای پژوهشی میتواند درک بهتری از شرایط افغانها به ما دهد. کمیساریا جز حمایت مالی حتما اطلاعات لازم را در اختیار محققین قرار خواهد داد. در ایران افرادی هستند که به صورت مستقل مطالعاتی را در زمینه مهاجران انجام میدهند.